اي کاش تو هم عاشق بودي،عاشق عشق،عاشق عاشق شدن،اما نه نمي توني،نمي خواي،نمي خوان نمي دونم شايدم تو اگه مي دونستي چقدر عاشقتم مي خواستي عاشقم باشي نمي دونم اما مي ترسم،مي ترسم نتونم هيچ وقت عشقمو بهت نشون بدم

خيلي به هم نزديکيم اما يه دنيا از هم دوريم

دخترا تو اين دور زمونه اکثرا ميگن عشق وجود نداره ولي چرا؟

اي خدا بگو چرا عشقو بهشون نشون نمي دي چرا نمي زاري قشنگ ترين حس دنيا رو تجربه کنن،مي دونم اگه بدونن عشق چيه ديگه نمي گن عشق وجود نداره اونا ام عاشق عشق میشن عاشق زندگی

شایدم تو عشقو نشون میدی اما ما اونو نمی بینبم؟

اما اگه نمی بینیم پس من چی رو دیدیم اگه حس من عشق نیست پس چیه؟

اگه عشق نیست چرا هر شب خوابشو می بینم چرا از صبح صبر می کنم تا شب بشه و بتونم حد اقل تو خواب ببینمش؟

این چیه ای خدا اگه عشق نیست،چرا هر وقت می بینمش دیگه نمی تونم چشم ازش بردارم

چرا دلم می خواد اسمشو فریاد بزنمو بگم عاشقشم؟

این چیه اگه عشق نیست

ای خدا خودت اونو بهم نشون دادی و باعث شدی عاشقش بشم پس خودت باید منو بهش برسونی اگرم نه پس منو بکش تا دیگه عذاب نکشم،تا دیگه از صبح تا شب صبر نکنم تا فقط خوابشو ببینم تا دیگه از صبح تا شب تو دلم صداش نکنم

اي خدا بدون که عاشقم و فقط تو مي توني اينو به عشقم بگي

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: